چالشها:
1- بسیاری از سازمان های ارایه دهنده خدمات سلامتی،تولید کنندگان صنایع و مدیران آنها و حتی افراد تصمیم گیر در این حوزه نمی دانند کجا از پژوهشهای انجام شده در زمینه کاری آنها باخبر شده و چگونه نتایج حاصل از تحقیقها را در حوزه کاری خود بکارگیرند.
2- لذا در تصمیمات قانون گزاری و اجرایی خود بدون توجه به نیازهای واقعی جامعه، صرفا با توجه به تجربیات و علایق خود اقدام میکنند.
3- ازطرف دیگر، آنجایکه محل تحصیل و کار بسیاری از پژوهشگران، محیطهای دانشگاهی و آکادمیکی است و منابع مورد مطالعه و تحصیل ایشان اکثرا از مراجع خارجی میباشد، این امر موجب میشود تا پژوهشگران در طول تحصیل و یا تحقیق خود به دلیل عدم مواجه عملی با اجتماع، چندان که باید و شاید از جو و شرایط اقلیمی و مشکلات موجود در جامعه خود مطلع نباشند.
4- و این امر باعث میشود تا بسیاری از محقیقن و پژوهشگران نیز بدون آگاهی از نیازهای واقعی جامعه تنها با توجه به علاقه ها و زمینه های شخصی خود اقدام به انجام تحقیق و ارائه نتایج آن نمایند.
5- وجود گپ بین قسمت تولید دانش سیستم سلامت یعنی محیط دانشگاهی با قسمت مصرف دانش آن یعنی محیط بهداشت و درمان، بطوریکه دانش تولید شده در دانشگاه چنان که باید و شاید پاسخگوی مشکلات و چالشهای موجود در ارایه خدمات سلامتی در قسمت بهداشت و درمان جامعه نیست.
6- نتیجه موارد بالا حیف و میل منابع مالی و انسانی موجود کشور در بیشتر حوزه ها میگردد.
7- تمایل کم صنعت در به اشتراک گذاشتن امکانات و منابع خود در برنامه های انتقال دانش .